اسلام به ذات خود ندارد عیبی __________ هر عیب که هست در مسلمانی ماست

۳۰ خرداد، ۱۳۹۰

بیان پاکی

بیان پاکی
با فایز دشن به مقام پیغمبری و مأموریت به تبلیغ وحدانیت الهی اولین وحیی که مدارش به توحید و یگانگی الهی استوار بوده به نبی (ص) ، نازل شد و پس از توحید توجه به پاکی و طهارت شده است.
چنانچه الله تعالی می فرماید:
وثیابک فطهر.      سوره (74) المدثر: 4.

ترجمه: وجامه های خود را پاک ساز.
ثیاب جمع ثواب است که به معنی جامه و لباس است اما درین جا تنها معنای لباس یا جامه را نمی دهد بلکه بر علاوه ای طهارت ظاهر، پاکی روح و صفایی قلب را نیز معنی میدهد.
در زبان عربی "طاهر الثواب" کسی را گویند که از هر گونه عیب و نجاست پاک باشد یعنی روح و قلبش نیز از عقاید شرک آمیز و کفر پاک باشد ( که تحت عنوان قبلی آنرا مطالعه کردیم) اما مراد از نجاست جسم و بدن آن پلیدی های محسوس است که هر فطرت سلیم از آن نفرت میکند یا اینکه شریعت حکم به ناپاکی آن می کند با در نظر داشت حکم طهارت، قرآن در جاهای مختلف حکم کرده و فضیلت پاکی را بیان کرده است:

1. ولله  یحب  المطهرین. 
ترجمه: و خدا دوست میدارد پاک شوندگان را.
و در جای دیگر می فرماید:

2. ان الله یحب التوابین و یحب  المطهرین.
ترجمه: هر آئینه خدا دوست میدارد توبه کنند گان را و دوست میدارد پاک شوند گان را.

پیغمبرد (ص) خودش مثالی بی نظیر نظافت بودند و به امت تأکید زیاد به پاکی نموده و اهمیت آنرا به اشکال مختلف وانمود کرده و فرموده است:
"پاکی نیم ایمان است".
پیغمبر (ص) بعد از تحقیقات زیاد احکام و مسایل طهارت را واضح ساخته و طریقه پاکی را به امت با کردار و عمل خویش نشان داده تا در ذهن آنها به خوبی جایگزین گردد.
پس بر هر مسلمان لازم است که این احکام را بشناسند و مطابق آن ظاهر و باطن خویش را پاک و پالوده سازند یعنی با پاک ساختن بدن و جامه ای خویش افکار و عقاید خویش را نیز از شائبه ی کفر و شرک پاک سازند چنانچه از کفر و شرک در مطالب قبلی گذشت در مطالب آینده انشاالله احکام نجاست ظاهری بیان می گردد.
درینجا این نکته را باید خوب به خاطر بسپاریم که معیار پاکی و ناپاکی شریعت الهی است مایان از ذوق و قریحه و مزاج خویش در آن کمی و زیادت کرده نمی توانیم، یقیناً آنچه را شریعت پاک گفته، پاک است و حق آن است که شریعت گفته است و آنچه شریعت باطل و پلید گفته، پلید و باطل است و روشی را که شریعت برای پاکی رهنمایی کرده پاکی با آن حاصل می شود.
درین معامله طبیعت و شوق و ذوق خویش را معیار پاکی قرار دادن و خود را به شک انداختن و شریعت سهل خدا (ج) را دشوار ساختن بر علاوه ی اینکه خود را به مشقات و دشواری انداختن است، گمراهی بزرگ و از جاده ای راستین دین، خود را محروم ساختن است و ازین طرز دید اشتباهات و خطاهای بزرگی سر می زند که انسان شریعت را برای خود وبال جان ساخته و نا آگاهانه خود را از شریعت دور می سازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر